پهلوانی پیش و بیش از آنکه کنشی فیزیکی مبتنی بر زور بازو باشد، فضیلتی اخلاقی و متکی بر توانایی زیاد روحی است. روحهای بلند، جسمهای توانمند را به خدمت میگیرند تا پهلوانی، ظهوری تابناک و بروزی «به روز» و سازنده داشته باشد، وگرنه فراوان اند زورمندان و پیل تنانِ به قهرمانی رسیده که ذرهای از پهلوانی در رفتار ندارند. پهلوانان، اما اگرچه کم اند، همین کم چنان برکتی مییابد که زندگی را به کرامت، غنی سازی میکند. فرهنگ ایرانی و اسلامی به کاریزی جاری میماند که پهلوانان صاحب کاریزما به جامعه معرفی میکند.
بزرگان و بزرگوارانی، چون پوریای ولی، جهان پهلوان تختی و... که همه پرورده کلاس و متخلق شده به مرام اول پهلوان عالم، مولا علی (ع) هستند. حتی پهلوانان اساطیری ما نیز به خوی جوانمردی نام بردارند که قله نشینِ آن حضرت حیدر است. فلسفه نام گذاری روزی به عنوان «روز ملی فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای» نیز در نبرد جوانمردانه پرچم دار اسلام در جنگ خندق با «عمربن عبدود»، قهرمان بلندآوازه عرب، نهفته است.
همان که پهلوان سخن سرای عرفانی ایران، مولوی، در مثنوی معروف «از علی آموز اخلاص عمل» به زیبایی آن را تبیین میکند. شعری که هر بیتش یک کلاس درس است. رسم جوانمردی است با قویترین دشمن در حیاتیترین مبارزه. درس رفتار درست و خدامحورانه است در همه حال. پهلوانی هم نه فقط بر خاک افکندن جنگجوی توانمند دشمن، بلکه رفتار به قاعده جوانمردی است که نه خود آن مبارز که خواهرش را بر سر جنازه برادر به سپاس وامی دارد.
پهلوانی در مرام علی (ع) فقط در میدان جنگ به ظهور نمیرسد، بلکه در رفتار او جلوه مدام دارد، هم در دوران سکوت و هم در عصر خلافت. آنجا که از رفتار متقابل با معاویه هم پرهیز میدهد؛ سه بار شریعه و منطقه آبی دست به دست میشود. هر سه بار معاویه آب را بر لشکر علی (ع) میبندد، اما امام در هر سه بار بازپس گیری، به آنان اجازه برداشت آب میدهد. باری، فتوت علوی حتی قاتلش را هم به کاسه شیر میهمان میکند. سیرتی چنین است که سیره فضیلت برای همیشه میشود. فضیلتی که انسانها با تخلق به آن ترجمه پهلوانی میشوند.
با وجود مردمانی با این خصلت است که هم ایمان به خلوص میرسد و هم انسان، مسئولیت اجتماعی خود را در حد اعلا به انجام میرساند. تکلیفی اخلاقی، اجتماعی، ملی و دینی که اگر تحقق عملی پیدا کند، جامعه در مدار تعالی چند گام به پیش برخواهد داشت و حتی عقب ماندگی هایش را هم جبران خواهد کرد. ایران امروز به پهلوانی نیاز دارد، نه فقط در میادین ورزشی، بلکه درگستره زندگی. با مشرب پهلوانی است که میتوان به منطق پایداری رسید.
با این منطق هم میتوان منطقه زیستی خود را از مصائب پرشمار نجات داد. آنچه در سبزوار دیدیم، ذیل جلوههای پهلوانی قابل تعریف است. خروش غیرت علیه بدسگالی و بی ناموسی، خود تصویری ماندگار از روحیه پهلوانی است. روحیهای که نمیتواند ظلم را، بی ناموسی را و تردامنی را تاب بیاورد. جان را به میدان میآورد تا جان ستیزان را از میدان به در کند. باری، پهلوانی پیش و بیش از آنکه کنشی فیزیکی مبتنی بر زور بازو باشد، فضیلتی انسان ساز است که توانایی فراوان روحی را میطلبد.